همیشه همه چیز برعکسه
کلی وقت روی یک پروژه کار میکنی و به این نتیجه میرسی که ولش کنی و بری دنبال یک کار دیگه.
درست موقعی که یک کار خوب بهت پیشنهاد میشه و تصمیم میگیری بری دنبال اون کار ، پروژه قبلی هم از حالت سکون خارج میشه و یک تکونی می خوره. چشمام باز میشه، براش مشتری میاد، مشکلاتش حل میشه و ..... .
حالا تو می مونی و یه چند راهی گنگ.
اگر کار جدید رو بی خیال شی و برگردی سر همون پروژه ، دوباره پروژه طلسم میشه و مشتری ها می پرن و همه چی گره می خوره و کار جدید رو هم از دست دادی.
اگر بری دنبال کار جدید بعد از چند وقت متجه میشی که اگر پروژه رو ادامه داده بودی از این رو به اون رو می شدی. و خلاصه همه چیز خوب و عالی به نتیجه می رسیده.
حالا تو بیا تو این دوراهی هی سرت رو بکوب به دیوار . مطمئنا آخرش هم راه غلط رو انتخاب میکنی!!!
نمی دونم. انگار موفقیت دقیقا اونجایی وجود داره که ما دنبالش نمی ریم.
خلاصه فقط می خواستم بگم که تو بد شرایطی گیر کردم.
امید وارم یک بار برای همیشه تصمیم درست بگیرم.