آهای آقای رئیس جمهور..... دیگر تو را نمی شناسم.
انگار همین امروز با تو آشنا شده ام. تویی که در خاطرات انقلابی من هیچ چهره ی شناخته شده ای نداری..........
کسی که من به عنوان رئیس جمهور انتخاب کردم نه اهل تمسخر بود نه کوچک شمردن دیگران...........
او کسی بود که به دست کارگر بوسه میزد و از مسئولین بازخواست می کرد که چرا قدر مردم را نمی دانند.
آقای رئیس جمهور امروز کسی را در مجلس دیدم که نه تنها برای انسان ها، بلکه برای نمایندگان، قانون، پخش زنده، مردم دل شکسته ای که از رادیو صدای مجلس را می شنیدند، نیروهای انقلابی که آبرودار هستند و در حال خدمت به جامعه و .... هیچ ارزشی قائل نیست....
امروز کسی را دیدم که به طور کامل با رئیس جمهوری که من انتخاب کرده بودم تفاوت داشت.
آقای رئیس جمهور همه آبروی مسئولین، خدمتگذاران، نمایندگان، وزرا و نهایتا خود شما فقط و فقط از تاییدات مقام معظم رهبری است. می دانم و می دانی که رهبر عزیزم از دستت خون به دل دارد و از هیچ کدام از کارهایت راضی نیست...
آقای رئیس جمهور بدان که اگر احساس کنیم دیگر در نظر رهبر جایگاهی نداری و ایشان لب تر کنند، همان طور که تو را به ریاست جمهوری رسانیدم، همان طور هم تو را به زیر خواهیم کشید.
خداوند همه مارا به راه راست هدایت کند. انشا الله.