من آن طفل پیرم ،که میترسم اکنون
کمر خم کنم زیر شلاق بادی
نمانده برایم به آینده امید
ندارم به قسمت دگر اعتقادی
چه فرقی کند بینش و اعتقادت
زمانی که دیگر تو از پا فتادی
اگر خوب بودی اگر بد چه حاصل
چه غرق مناجات ، چه غرق فسادی
تقلا نکن ره به جایی نداری
که از ابتدا پایه را کج نهادی
در این دیربی حد و بی مرز و منطق
اگر اهل فکری ، تویی غیر عادی
گهی متقی باش و گاهی بزهکار
چونان عنصری عاشق و نیمه هادی
چپ و راست با هم تفاوت ندارند
چو از روی عادت در آن پا نهادی
نیاکان چو گفتند این ره درست است
به آن سو تو رفتی ، بر آن ایستادی
کاکتوس