حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان تولیت مدرسه علمیه دارالحکمه، در دانشگاه هنر گفت: برخی تصور میکنند بنده هزینه سخنانی که مطرح کردم را نمیدانم، خیر چنین نیست.
وی افزود: برخی رسانههای منسوب به خط این دولت توهین و دروغپردازیهای رذیلانه خود را از حد گذراندند؛ هزینه بنده و هرکسی که سخنی علیه مسؤولان رانتخوار بزند و بیاید از کمکاریها و بلاهایی که بر سر مردم آوردند سخن بگوید همین افترائات و تهمتهایی میشود که میگویند.
حجت الاسلام والمسلمین پناهیان بیان داشت: بنده 15 سال در شهر مقدس قم سخنرانی میکردم بدون اینکه بر روی بنر تبلیغاتی جلسه نام سخنران نوشته شود و صوت آن در اختیار کسی قرار بگیرد، چون نمیخواستم خودم را مطرح کنم بااینوجود بیش از 2 هزار جوان در جلسه سخنرانیام شرکت میکردند.
استاد حوزه علمیه ادامه داد: علما از این جلسه مطلع بودند و بعضاً فرزندان خودشان را میفرستادند تا بدانند این جلسه چگونه است که اینهمه شلوغ است؛ نمایندگان مجلس شورای اسلامی که سال گذشته از سخنرانی بنده ناراحت شده بودند که بسیاری از همانها در انتخابات اخیر به خاطر تخلفات صورت گرفته رد صلاحیت شدند به بنده چنین نسبت میدادند منبری پاکتی و روحانی که تلویزیون آن را بزرگ کرد؛ ابداً این سخن درست نیست.
وی در ادامه عنوان کرد: آیتالله خوشوقت (ره) روزی به من گفت فلانی در جلسات سخنرانی روضه نخوان، چون تو حرفهای مهمی میزنی که اگر مردم فکر کنند روضهخوان هستی ممکن است به سخنانت گوش ندهند؛ وقتی همان جلسه شهر مقدس قم رونق گرفت همین دولت اصلاحات بود که وزارت اطلاعات خود را فرستاد و جلسه را تعطیل و پلمپ کرد.
حجت الاسلام والمسلمین پناهیان افزود: این تعطیلی سبب شد آن جلسه با همه جمعیتی که داشت آواره شود؛ این اقدام را همانهایی انجام دادند که دم از آزادی میزدند درحالیکه در این جلسه اصلاً سخن سیاسی گفته نمیشد. روزی به مناسبت میلاد امام رضا (ع) از سوی آموزشوپرورش دعوت شدم تا سخنرانی داشته باشم، اما به دستور استاندار شهر مقدس قم این جلسه نیز تعطیل و برگزار نشد، حتی کسی که مرا دعوت کرده بود را نیز عزل کردند.
استاد حوزه علمیه ادامه داد: بسیاری از سخنرانیهای بنده در شهرهای مختلف کشور با مخالفت استاندار آن شهرها تعطیل میشد و چنین میگفتند دو ماه به انتخابات باقیمانده و صحبتهای شما اثر انتخاباتی دارد؛ حالا میخواهیم همین افراد فحش ندهند؟ تهمت نزنند؟ و دروغ نگویند؟! دروغهای رذیلانهای که انسان خجالت میکشد به آنها پاسخ دهد.
بسم الله الرحمن الرحیم
سرکار خانم دکتر زهرا مصطفوی
با عرض سلام به شما و ارادت به حضرت امام خمینی(س)
وقتی نامه شما به مقام معظم رهبری حضرت آیت اله العظمی آقای خامنه ای مدظله العالی را مطالعه کردم، متوجه چند نکته ناراحت کننده شده ام و تصمیم گرفتم این موارد رو در وبلاگم منتشر کنم.
یک: عرض ارادت شما به مقام معظم رهبری چرا تا کنون به گوش کسی نرسیده بود.... حالا که احساس خطر کردید برای آقای هاشمی به یاد فرمایشات امام عزیز افتاده اید.
دو: اگر دلسوز هستید و نگران فاصله مقام معظم رهبری و آقای هاشمی، آیا نمی توانستید این نامه را خصوصی خدمت آقا ارسال کنید و حتما باید قضیه را رسانه ای می کردید.
سه: نوع نگارش نامه طوری طراحی شده است که خبرگزاری ها به خود اجازه بدهند تیتر با این عنوان در اینترنت منتشر کنند ( خواهشمند است دخالت فرمایید و نشان دهید ولایت فقیه می خواهد جلوی دیکتاتوری را بگیرد ). این چه معنی ای دارد. ولایت فقیه مورد تایید همین شورای محترم فعالیت می کند. حال شما از ایشان می خواهید که جلوی دیکتاتوری این شورا گرفته شود. دقت کنید و ببینید چه موضوعی را در حال پیگیری هستید.
چهار: به این جمله معروف دقت کنید( هاشمی زنده است تا انقلاب زنده است ) یعنی اگر انقلاب پویا و زنده باشد هاشمی زنده است. نفرموده اند انقلاب زنده است تا وقتی هاشمی زنده است. پس لطفا تفاوت برداشت از این جمله رو در نامه خودتان مرور کنید و فرموده خودتان را نیز به آن اضافه کنید تا نتیجه گیری کنیم که ملاک حال افراد است نه رزومه درخشان....
پنج: خرسندی شما از مورد رأی خبرگان قرار گرفتید آقا و تاسف امروز از رد صلاحیت آقای هاشمی مشخص می کند که ملاک صحت عملکرد این شورا خوشنودی شماست نه قانون اساسی و بررسی های انجام شده. در غیر این صورت چه معنی ای دارد که از تصمیم اول راضی باشید و از تصمیم دوم شاکی.
شش: دقت در استفاده از مفاهیم کلمات (اما جدا شدن تدریجی شما از هم). ستون نظام مقام معظم رهبری است. و این معنی اش یک چیز است اگر اختلافی وجود دارد فاصله گرفتن آقای هاشمی از ایشان است. از راه امام است و از انقلاب. چه معنی دارد بگوییم فاصله گرفتن شما از یک دیگر. قرار نیست مقام معظم رهبری خود را به کسی نزدیک کنند. این طور صحبت ها نشان دهنده این است که شما به گفته خود ایمان ندارید. یا جایگاه رهبری را درک نکرده اید.
نکته آخر هم استفاده از کلمه دیکتاتور به شیوه خواص. « ولایت فقیه برای آن است که نگذارد هر کس هر کاری دلش می خواهد بکند و ولایت فقیه می خواهد جلوی دیکتاتوری را بگیرد ». معنی این جمله در اینجا جز این است که شما این شورا را دیکتاتور می دانید و این که ( هرکاری دلشان می خواهد می کند ) و آیا فلسفه وجودی ولایت مطلقه فقیه را یک بار دیگر عینّیت ببخشید جز این معنی میشود که اگر ایشان دخالت نکنند یعنی ولایت فقیه زیر سوال رفته است.
خداوند انشا الله عاقبت کار همه ما را ختم به خیر کند.
آهای آقای رئیس جمهور..... دیگر تو را نمی شناسم.
انگار همین امروز با تو آشنا شده ام. تویی که در خاطرات انقلابی من هیچ چهره ی شناخته شده ای نداری..........
کسی که من به عنوان رئیس جمهور انتخاب کردم نه اهل تمسخر بود نه کوچک شمردن دیگران...........
او کسی بود که به دست کارگر بوسه میزد و از مسئولین بازخواست می کرد که چرا قدر مردم را نمی دانند.
آقای رئیس جمهور امروز کسی را در مجلس دیدم که نه تنها برای انسان ها، بلکه برای نمایندگان، قانون، پخش زنده، مردم دل شکسته ای که از رادیو صدای مجلس را می شنیدند، نیروهای انقلابی که آبرودار هستند و در حال خدمت به جامعه و .... هیچ ارزشی قائل نیست....
امروز کسی را دیدم که به طور کامل با رئیس جمهوری که من انتخاب کرده بودم تفاوت داشت.
آقای رئیس جمهور همه آبروی مسئولین، خدمتگذاران، نمایندگان، وزرا و نهایتا خود شما فقط و فقط از تاییدات مقام معظم رهبری است. می دانم و می دانی که رهبر عزیزم از دستت خون به دل دارد و از هیچ کدام از کارهایت راضی نیست...
آقای رئیس جمهور بدان که اگر احساس کنیم دیگر در نظر رهبر جایگاهی نداری و ایشان لب تر کنند، همان طور که تو را به ریاست جمهوری رسانیدم، همان طور هم تو را به زیر خواهیم کشید.
خداوند همه مارا به راه راست هدایت کند. انشا الله.