حالا

تو، نبودن

من، تنهایی

عشق، حسرت، فراق

دل، گل، محبت، دار

دیگر عشق بی عشق

آهای آقای رئیس جمهور..... دیگر تو را نمی شناسم.

انگار همین امروز با تو آشنا شده ام. تویی که در خاطرات انقلابی من هیچ چهره ی شناخته شده ای نداری..........

کسی که من به عنوان رئیس جمهور انتخاب کردم نه اهل تمسخر بود نه کوچک شمردن دیگران...........

او کسی بود که به دست کارگر بوسه میزد و از مسئولین بازخواست می کرد که چرا قدر مردم را نمی دانند.

آقای رئیس جمهور امروز کسی را در مجلس دیدم که نه تنها برای انسان ها، بلکه برای نمایندگان، قانون، پخش زنده، مردم دل شکسته ای که از رادیو صدای مجلس را می شنیدند، نیروهای انقلابی که آبرودار هستند و در حال خدمت به جامعه و .... هیچ ارزشی قائل نیست....

امروز کسی را دیدم که به طور کامل با رئیس جمهوری که من انتخاب کرده بودم تفاوت داشت.

آقای رئیس جمهور همه آبروی مسئولین، خدمتگذاران، نمایندگان، وزرا و نهایتا خود شما فقط و فقط از تاییدات مقام معظم رهبری است. می دانم و می دانی که رهبر عزیزم از دستت خون به دل دارد و از هیچ کدام از کارهایت راضی نیست... 

آقای رئیس جمهور بدان که اگر احساس کنیم دیگر در نظر رهبر جایگاهی نداری و ایشان لب تر کنند، همان طور که تو را به ریاست جمهوری رسانیدم، همان طور هم تو را به زیر خواهیم کشید.

خداوند همه مارا به راه راست هدایت کند. انشا الله.

سلام.

بنده نه استقلالی هستم نه پرسپلیسی نه طرف هیچ تیم دیگر....

اگر این چند وقته تو وبلاگ و پیام رسان در مورد این تیم ها چیزی نوشتم فقط جنبه طنز داشت و شوخی با دوستان

ولی خوب بعد از گذشت یکی دو روز و برگزاری مسابقه متوجه شدم که حتی در حد شوخی هم ارزش نداشت روی این موضوع وقت بزارم و فید بزنم

از همین جا از همه کسانی که در مورد فوتبال با ایشان به قول فوتبالی ها ( کل کل ) کردم یا کسانی که در مورد این ورزش صحبت کردم درخواست می کنم که بنده رو ببخشند .

اگر ناراحت شدند یا موارد مشابه.

کلا بنده از همین الان دور این ورزش بسیار بسیار جذاب ( البته برای دوست دارانش ) رو خط می کشم.

و از خداوند هم به خاطر اینکه چند روزی از زندگیم رو گذاشتم رو این موضوع در خواست بخشش می کنم.

با تشکر فراوان.

سلام خدا..... می خواستم باهات درد و دل کنم فرصت داری....

خدایا تو کشور عزیز ما اینترنت از تو شیلنگ میاد و بعضی وقتها کوسه ها شیلنگ ها رو گاز می گیرند.

بعضی وقت ها هم سنگ میره تو شیلنگ و جلوی عبور اینترنت رو میگیره....

پروردگارا، به من عمری عطا کن تا کفاف باز کردن و چک کردن ایمیل ها مو بده!..

خدایا نمی دونم تا حالا کسانی که سر شیلنگ اینترنت دستشونه به این فکر کردن که مردم کار و زندگی دارند.

تا حالا فکر کردن که اینترنت اسباب بازی نیست. مردم با اینترنت کار می کنند. درآمد بعضی ها از اینترنته.

کارهای اداری، بانکی، تحقیقاتی و ......

خدایا تا حالا از اون بالا قیافه من رو در حال کار با اینترنت دیدی....

اون وقتهایی که دارم سایت طراحی می کنم و وقتی آدرس مورد نظرم رو میزنم ولی کلا یه سایت دیگه باز میشه...

خدایا سرعت انتقال اطلاعات از تو شیلنگ خوب به دلایل فنی، تکرار می کنم فنی.. نه خدای نکرده سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، و ... خیلی خیلی پایینه.

بعضی وقتها وقتی میخام یه فایل رو تو اینترنت آپلود کنم انقدر سرعت پایینه که روم نمیشه به فایله بگم لطفا آپلود شو.. می ترسم برگرده یه چیزی بهم بگه...

خدایا از اونجایی که انسان رو تو آفریدی و انسان هم همه اختراعاتش رو از روی طبیعت و آفریده های تو دریافت کرده و ساخته من فکر می کنم اینترنت ایران با دلی پاک و نیتی خالص با اعتماد به نفس بالا از روی سریع ترین حیوان روی زمین الگو برداری شده است

خدایا من خوشحال و امید وارم.... آخه می دونی اینترنت م قراره ملی بشه....

همه مشکلات حل میشه. خیال همه هم راحت. دیگه نه گوگلی وجود داره که هفته ای هجده بار فیلتر بشه. نه گالری عکسی وجود داره که با هزار ماه تلاش و خلوص نیت بخواهیم یک عکس ازش دانلود کنیم

نه ایمیلی وجود داره که نگران بالا آمدنش باشیم. نه فرومی که بخواهیم برای دریافت سوالات علمی مون استرس داشته باشیم.

خوب که فکر می کنم می بینم انصافا بهتر میشه. آدم تکلیفش رو می دونه.

کلا چهار تا سایت بالاست. آدرس بار مرورگر ها رو هم حذف می کنیم جاش چهار تا دکمه میزاریم. رو هر کدوم کلیک کردی یک سایت باز میشه.....

تاره استقلال اینترنتیمون هم حفظ میشه و دیگه کسی نمی تونه مارو تحریم کنه.

دوستان عزیز سلام. جهت داغ نگه داشتن انتخابات بنده اولین تصویر تبلیغاتی خودم رو طراحی کردم. فقط جهت داغ شدن... همین. رای من کاکتوس. رای تو کاکتوس . رای ما کاکتوس. تازه در صندوق با ارائه مدرک ساندیس هم بهتون میدم.

هر چه بیشتر به نگاه مرموزت دقت می کنم، بیشتر دچار سردر گمی میشوم،

هنوز هم نمیدانم پشت آن پلکهای سنگین چه می گذرد،

کاش حد اقل به ازاء هر صد بار پلک زدن یک بار لب می زدی،

من معنی صحبت هایت را بیشتر از نگاهت می فهمم.

چند روزیست وقتی جلوی آیینه می ایستم، خودم را در آن نمیبینم!

نمی دانم آیینه خراب شده است یا من!

کاکتوس

ای سیب من

آنقدر رسیده ای که دیگر جایت روی درخت نیست

بیفت!

رها کن این شاخه های اسارت را

پایین بیفت!

من مدتهاست این پایین منتظرت هستم

هر افتادنی معنی اش سقوط نیست!

پایین بیا و در قلب من بیفت!

تا کشف کنم جاذبه عشق را

کاکتوس

درست است که، قسمت من از تو فقط یک سایه است

درست است که، دست سرنوشت من را از دیدن روی ماهت محروم کرده است

ولی من چهره ات را روی قلبم حک کرده ام

حالا کافیست سایه ات روی قلبم بیفتد تا نقش تو کامل شود.

تازه معنی این جمله را می فهمم

(( خدا سایه ات را از سر من کم نکند ))

وقتی به حسرت های رسوب کرده ی دلم فکر می کنم ، عشقت در دلم تهنشین می شود. کاش هرگز از دلم عبور نمی کردی!!!

تو با همه بدیهایم با من آمدی ولی من با همه خوبیهایت بی تو رفتم.

دلم را نخواهم بخشید که غرورم را خرد، دینم ظایع و قدم را خمیده کرد. وای از این دل کور رنگ که هنوز تو را سرخ می بیند.

ترجیح میدهم کاکتوسی باشم که استوار زیر شلاق های اشعه خورشید قد راست کرده و از خشک سالی هیج هراسی ندارد. و این خورشید است که از سحر تا شام از مشرق تا مغرب سرگردان من است